من مطالب هم بخشو  با خودکار و مداد های رنگی دسته بندی می کنم

مثلا هنرمندان و نویسندگان یونان  همگی با سبز .    رم  قرمز 

و وقتی دارم میخونم هم زمان مینویسم و خودمو محک میزنم که یاد گرفتم یا نه. 

تا زمانی که مطلبو درست ننویسم سراغ مطلب بعد نمیرم

من همیشه موقع خوندن همونها رو مینویسم بعد مجدد که میخوام از روش بخونم انگار مدرس داره تدریس میکنه کاملا دوستانه برای خودم توضیح میدم و همزمانصدامو ضبط میکنم و قبل از خواب یا اتوبوس راحت فایل های صوتی مو گوش میدم 

راهکار دیگه ای که پیشنهاد میدم برای مطالعه نقد استفاده شما از درخت حافظه هست به این صورت که شما موضوع اصلی رو به عنوان شاخه ی درخت و با موضوعات فرعی تر به آن شاخ و برگ میدین اینطوری خواه ناخواه واژگان کلیدی که تنه ی درخت ما هستن مشخص میشن 🍁🍁🍁

یک روش دیگه که برای خودم جالب و کاربردیه روش پاداش دادنه مثلا اگر به اون قسمتی که میخوام اون هفته بخوانم و تو برنامه ریزیم هست تسلط کامل پیدا کردم یک جایزه برای خودم در نظر میگیرم مثلا دیدن فیلم در آخر هفته اگر انجامش ندم هم یک تنبیه مثلا یک کاری که دوست داشتمو منع میکنم اون هفته از خودم اینطوری تلاش بیشتری میکنید و تمرکزتون هم بالا میره🍀🍀🍀

یک روش خیلی مهم دیگه اینه حتما یک ساعت قبل خواب مرور کنید چون اطلاعات اینجوری زمان بیشتری در مغز می‌مونن و تثبیت میشن خیلی وقت ها این روش برای یادگیری زبان هم پیشنهاد شده🍀🍁🍀

روش دوم خودآزمایی هست که یکی از بهترین راه حل ها میتونه باشه بنظرم برای یادگیری هر مطلب که شاید همه ی ما تجربش کرده باشیم مثلا برای یادگیری نقد یعنی بعد از خواندن هر مطلب شما سوالاتی رو در ذهنت طرح کنی از اون مبحث و از خودت بپرسی و به خودت جواب بدی که بدونی مطالبو درست متوجه شدی یا نه اینکار بنظر هم باعث بازتر شدن فکر میشه هم اینکه میفهمی نقاط ضعف کجا بوده کجارو متوجه نشدی هم باعث تکرار درس میشه چون باید مراجعه دوباره کنی به کتاب این روش بنظرم برای هردوی بخصوص قسمت اندیشه ها فلسفه فیلسوفان که یخورده دشوارتر هست خیلی میتونه موثر باشه🍁🍁🍁

روش سوم .این درس رو سعی نکنید حفظ کنید .این درس رو باید عمیق و مفهومی متوجه بشید .چون مطالب زیاده و حفظ کردن فایده نداره.بطور مثال باید بدونید افلاطون سبک کلی نظریه هاش به جهان مثالی یا تمثیل غار برمیگرده و همیشه با هنر مخالف بوده چون می‌گفته دارن چیز دست چندم تولید میکنند و و آرمان شهر هم داشته .یا ارسطو ضد عقیده افلاطون داشته و هنر رو ارج می نهاده.یا فلسفه رواقی و اپیکوری هر کدوم بر چه چیز خاصی تاکید داشتند .اینجوری بخونید قطعا موفق میشید .سعی نکنید حفظ کنید .مفهومی و عمقی به ذهن بسپارید .من با اینکه حدود شش ماه پیش خوندم بعضی از بهش های نقد هنری دکتر رضایی رو ولی چون مفهومی خوندم هنوز یادمه 

بعد از نوشتن تمام نویسنده ها و شعرا و فلاسفه تو دفتر و آثارو مکاتبشون حالا باید برای هر کدوم کدگذاری کرد چون زیاده برای اینکه خسته و گیج کننده نباشه براتون باید یه نشونه یا کد برای هر کدوم داشته باشید به عنوان مثال زیبایی شناسی بومگارتن و... اینطوری نیازی نیس همه مطالبو حفظ کنید همینکه یه چیزی یا کلمه ای از اون هنرمند و نویسنده تو ذهنتون بسپرید کافیه فقط باید نشانه ها و کلیدواژه هارو پیدا کنید

شکی درش نیست که اگربه کتابهای هنگام هنر احاطه کامل پیدا کنی رتبه ت  تک‌رقمی میشه. 
 خوبی کتابهاشون اینه که مجموعه بسیار نفیسی از تست های ادوار گذشته رو‌ هم در بر دارن . دراهمیت و تاثیر مثبت اینکه اگر بعداز خواندن هر بخش و فصلی به تعدادی سوال از اون قسمت جواب بدیم و به اصطلاح معروف به خورده تست بزنیم   که بر هیچ‌کس پوشیده نیست  ،اما من یک روش دیگه هم دارم که گمونم از کشفیات ثبت نشده خودمه😅 اون‌هم  اینه که  اول قبل از  خوندن درس  چندین سری سوالش رو بررسی می کنم 
یعنی روی سوالات  و گزینه های جواب رو می خونم و از خودم‌ می پرسم یعنی کدومش جوابه؟ (البته چون من موضوع کارم هم وابسته به ادبیات هست خیلی از موارد رو جواب می دادم که در برخی موارد هم درست در می اومد )
بعد تازه میرم روی درس رو می خونم و  قطعا می رسم به اون مطلب و جواب درست رو می بینم  سابقه نداشته که
بعداز اینکار دیگه اشتباه کنم، حتی اگر با تغییر در ساختار سوال یا تعویض جای سوال و جواب. روبرو شدم در آزمون‌ ، جواب درست رو انتخاب کردم.
 نقد هنری و ادبی فرمول و‌مسئله که نداره
فقط با ایسم و عصر و شخص و اثر مواجهیم 
پس  می تونیم با فشرده سازی تک تک شون , حفظشون کنیم.👍

بعد از خوندن روزنامه وار من خودم یه دفتر داشتم همه فلاسفه نویسنده ها و شعرا رو هر کدوم تو یه صفحه اسمشونو بالای صفحه می‌نوشتم بعد تمام نظریات و حرفاشونو خط به خط می‌نوشتم البته یه کم خلاصه چون بعضیا زیاد بودن مثل نظریات هگل و نیچه و... آثارشونم بعد نظریاتشون پایین صفحه یا بالای صفحه به صورت نمودار می‌نوشتم که جلوی چشم باشه 

این مورد رو هم بارها استفاده کردم و نتیجه عالی داشته برام.:اگر کنارتون کسی رو داشته باشید که علاقمند به شنیدن اطلاعات هنری و ادبی باشه 
می تونید هر مطلب رو که می خوانید براش بازگو کنید 
اما از اونجایی که این روزها مغز بی کار و پر حوصله کم‌گیر میاد 
پس پیشنهاد می دهم  با تصور حضور شنونده ایی مشتاق،
اقدام به ضبط صدای خودتون بکنید و بعداز توضبح‌دادن درس،  فایل ضبط شده رو‌با صدای  مناسب گوش بدین و همزمان  با کتاب تطابق بدین. این جوری به نوعی دارین درس پس می دین و متوجه نقاط قوت. و ضعف خودتون در خصوص یادگیری اون مطلب هم می شید.

برای خوندن کتاب نقد ادبی و هنری اول از همه چون برام یه کم سنگین بود یه بار روزنامه وار خوندم تا مطالب برام جا بیوفته که اصلا چیه و چطوری باید بخونمش این اول قدم برای خوندن این کتابه به نظرم

و اما شیوه ایی که گمونم هر بار صحبت از چجوری  درس خوندن بشه قراره تکرارش کنم این تجربۀ خودمه : تو  روزگار مربی بودنم به این مهم رسیدم که مباحث و مطالب هر قدر هم جدی باشند و یادگیریشون برای بچه ها دشوار بنظر بیاد 
با طنز پردازی و داستانهای ‌بامزه ساختن براشون ، می شه به هدف رسید
اینکار رو توی هر سطحی و با هر مطلب و کیفیتی میشه انجام داد
پس ازش غافل نشید .
هرجا حس کردید  این مطلب زیادی زمخته و نمیشه به ذهن‌سپردش ، از در شوخی با اسامی و شخصیت ها و آثار و امکان وارد بشید و چنان داستانی باهاشون بسازید که کلی باهاش بخندید و 
ملکه‌ذهنتون بشه.

در قدم آخر من می خوام پامو فراتر بذارم 
یعنی از دانش آموزی عادی که با دیدن یا شنیدن اول مطلب، بقیه ش یادش میاد ، تبدیل بشم به  دانش آموز عالی که با فقط کافیه تیتر رو‌بهش بگن و او به کل مطلب مسلطه
یعنی با دیدن عنوان یک مکتب هنری ، تاریخچه‌ش ،محل شکل گیریش  افراد مطرحش، آثار مطرحشون و و و همه چی رو توی کنفرانسش بیان می کنه
همۀ ما در طول سالهای تحصیل تارسیدن به این مرحله بارها کنفرانس دادیم 
چطور عمل می کردیم ؟
من یه کاغذ بزرگ بر می داشتم تیتر اصلی رو وسطش می نوشتم یه دایره دورش می‌کشبدم 
و بعد مثل خورشید نقاشی بچه ها. اطرافش خط‌ هایی رسم می کردم.
بطور مثال برای. یک مکتب یا همان ایسم هنری 
 نام آنرا در وسط صفحه نوشته دورش دایره می کشیم که می شود صورت خورشید خانم ما، حالا هر یک‌ از خطوط نور : خط اول  قرن و زمان پیدایش ،خط دوم کشور محل تولد 
خط سوم  آفریننده یا خالق با به عبارتی پدر آن مکتب  و مشهور ترین اثارش
خط‌بعد مسیر و نحوه گسترشش درسایر کشورها 
خط بعدی  تاثیر گذار ترین  فرد‌ در ان‌ مکتب
و 
خطوط بعدی  هم  مشهورترین   افراد و آثار  شون‌ در مکتب 

خواهید دید که دقیقا یک خورشید خواهیم داشت ‌با کلی پرتو نور ☺️☺️☺️

خورشید خلق‌شده‌ در این صفحات بزرگ رو که ابتدا برای فهم بهتر  با درشت نویسی تهیه کردیم 
در مرحلۀ مرور می تونیم به کاغذهای کوچک چسبدار منتقل کنیم و اون ها را به جایی در معرض دیدمون بچسبونیم‌ تا در طول روز بارها باهاشون برخورد داشته باشیم و ببینیمشون.

اگر زیر نام مکتب و همان داخل دایره   عدد ترتیب  شکل گیری مکتب رو هم بنویسیم 
و کاغذها رو‌ با رعایت ترتیب عددی روی. سطح در معرض دید بچسبونیم‌ 
اونوقت به راحتی ،ترتیب شکل گیری ایسم ها و گزینه پس و پیش هر ایسم هم در ذهنمون نقش خواهد بست.

برای هر دو بخش ادبی و هنری می توان به همین ترتیب عمل کرد 

البته پیشنهاد می دم  برای این شیوه از خودکار های رنگی متفاوت استفاده کنید و خورشید هر مکتب رنگ متفاوتی داشته باشه تا همین تنوع رنگی هم باعث جذابیت  شده و به ثبت اون در حافظه کمک کنه .
و صد البته شما که هنرمندید می توانید بجای خورشید من بی هنر. تصاویر بدیع دیگری برای این موضوع خلق کنید😅

گمانم با من موافق باشید که  وقتی به سراغ کتابی برای یادگیری می رویم 
طی مطالعه متوجه می‌شویم که برخی مطالب به راحتی در همان روخوانی اول  در ذهن ما ثبت می‌شوند. اما بعضی موارد رو وقتی به انتها می رسیم حس می کنیم چیزی ازش نفهمیدیم یا یادمون نمونده.
اون مطالبی که در روخوانی اول به یادمون موندن ممکنه مطالبی باشن‌ که قبلاً   جایی خوندیم یا شنیدیم یا تداعی کننده خاطره یا داستان‌‌یا هر یادآور دیگه ایی برای ما بودند و یا نه خیلی راحت بودند و  فوری در ذهن ما ثبت شدند
اما مواردی که بنظر دشوار اومدن اکثرا به دلیل تازگی داشتنشون برای حافظه ما هست.
من در مواجه با هر مورد این چنینی اینکار رو انجام می دادم
از کاغذهای رنگی کوچکی که قابلیت چسبیدن  به هرجایی رو دارند ‌، استفاده می‌کردم .یعنی در هر صفحه از کتاب تا به موردی بر می خورم که با خواندن اول برایم دشوار جلوه می کرد 
آن مطلب را روی یکی از این کاغذها می نوشتم  و ابتدا در همان صفحه می چسباندم. و به مطالعه ادامه مطلب می پرداختم 
مهم نیست در پایان هر بخش چند کاغذ به صفحات چسبانده باشیم 
اما باید مطمئن باشیم از هرچیزی که بنظرمون سخت اومده یه بار رونویسی کردیم 
حالا با تموم شدن اون بخش 
به ابتدا بر می گردیم و  اینبار فقط کاغذها رو می خونیم  بطور ناخود آگاه متوجه می شید حالا که دارید روی مطالب رو نویسی شده رو‌می خونید‌ یه چیزهایی ازش تو‌ذهتتون‌هست 
یعنی موقع رونویسی ثبت شده .☺️
حتی می تونی در لحظه چشماتون رو ببینید و تمرکز کنید ببینید آیا بقیه ش هم یادتون میاد یانه؟😊 احتمالش خیلی زیاده که  به چیزهای دیگه ایی هم از اون مطالب رو به خاطر بیارید.
زمانیکه با این روش به مطالب هر کاغذ اشراف پیدا کردید 
اون رو از صفحه کتاب جدا کنید و تا حصول اطمینان در جای دیگری نگه دارید  ،مثلا به  تابلوی وایت برد اتاقتان یا در کمد یا یخچال چسبانید تا به دفعات در روز باهاشون روبرو بشید و ببنیدشون و نگاهی سریع اما دقیق بندازین بهشون. و هر موقع مطمئن شدین مطالب این کاغذ رو حفظ شدین 
از مجموعه کاملا حذفش کنید
خواهید دید که اگر با هر بخش کتاب همین کار رو بکنید 
به سرعت تعداد کاغذهای چسبانده شده کاهش پیدا خواهد کرد و در مرور نهایی کتاب هیچ کاغذی باقی نمانده است.
نکته جالب بعدی برای من این بود که زمان مرور کلی کتاب 
وقتی به جاهایی می‌رسیدم‌ که آنها را در روخوانی اول  به کاغذ های رنگی منتقل کرده بودم یادم می آمد که اینجا ابتدا برایم دشوار بود اما حالا هم طراز مطالب ساده اولیه قرار گرفته .

ابتدای این شیوه شبیه مشق نوشتنه ، با این تفاوت که در مشق نوشتن ما کل مطلب رو رونویسی می کردیم تا یاد بگیریم  اما در این شیوه فقط مطالب دشوار برای خودمان را رونویسی می کنیم و بعد هم مرور و ....

روش دوم برای مطالعه پیش رفتن و مطالعه برا اساس تاریخ هست .ابتدا ازارسطو و افلاطون و سقراط میشه شروع کرد و سپس به معاصر رسید .

این روش یادگیری و ثبت بیشتری در ذهن می‌گذارد 

سلام وقت خوش

راه‌حل دوم: مباحاث سنگین باید در تایمهای خاص مانند اول روز پر انرژی تر و مغز خالی از مطالب دیگر باشد بازدهی بیشتری دارد .

باید مطالب بادقت و بصورت طرح سوال وتست خوانده شود اگرچه تعداد صفحات خوانده شده کم باشد ولی نتیجه کار عالی است بعداز آن خلاصه نویسی با طرح سوال و پرسش صورت گیرد ودر مرحله آخر باید تست مربوط به مباحث خوانده‌شده همراه  با تستهای مباحث گذشته خوانده‌شده و تستهای آزمونهای سالهای گذشته زده شود بدین صورت تمامی مطالب مرور و ذهن ماندگار میشود.

ممنونم از راهنمایی هاتون واقعا سر در گم بودم واسه خوندنشون 😍

بنظر من وقتی می خواهیم روش مطالعه ارائه کنیم باید ببینیم برای چه کتابی با چه محتوایی است؟

مکاتب نقد هنری و ادبی 

اما این فقط تیتر کتابه 

ما روشی برای تسلط بر کتاب نقد هنری و ادبی انتشارات هنگام هنر رو باید ارایه کنیم ، کتابی که مثل سایر کتب این انتشارات 

یه کپسول اطلاعاته.کتابی که سعی کرده به تمام مکاتب نقد و تحلیل ادبی و هنری جهان بپردازه. البته به  جامع وفشرده ترین صورت ممکن . واین یعنی باید  این کتاب رو کامل خوردش☺️

به خط کشیدن زیر نکات مهم فکر نکنید چون تمام نکات مندرج در کتاب مهمه.

به ماژیک فسفری کشیدن هم فکر نکنید چون خط کشیدن یا ماژیک گرفتن هر بخشی  باعث میشه اون قسمت بشه مرکز توجه و این باعث کاهش توجه شما از اطراف این محدوده میشه.من پس با کثیف کردن صفحات کتاب با این دو شیوه کاملا مخالفم و ازش پرهیز کردم.اما پس چطور این مجموعۀ‌کلمه به کلمه مهم رو بخاطر بسپاریم؟

ما باید یک سری اطلاعات بشدت سازماندهی شده رو 

در بایگانی  حافظه مون  جایی بذاریم و جوری بذاریم که به محض نیاز جلو چشمون تداعی بشه.

تقریبا مثل یه  کتابفروش 

که وقتی بهش میگی چی می خوای یک راست می‌ره سراغ قفسه مورد نظر و برات میاردش.  چون قفسه هاشو مرتب و منظم و دقیق یعنی با حساب و کتاب چیده 

سلام وقت بخیر 

روش اول : روشی که برای من خیلی خوب بود درست کردن فلش کارت بود ، یک جعبه لایتنر درست کردم و پنج قسمت کردم و وقتی فلش کارت  به قسمت پنجم میرسید مطالب اون فلش کارت کاملا توی ذهنم بود و هنوز هم فراموش نکردم و ملکه ذهنم شده و بعدش اون فلش کارت خارج می‌شد از جعبه و اگر مثلا به قسمت سوم میرسید و فراموش کرده بودم مطالب اون فلش کارتو ، فلش کارت برمیگشت به قسمت اول و دوباره باید خونده می‌شد . بعضی اوقات  هم با توجه به سبک مطلبی که داشتم میخوندم یک نقاشی یا یک ویژگی از اون مکتب سبک یا .... میکشیدم روی فلش کارت . 

روش دوم : مطالب کتاب های هنر انقدر پراکنده بود مجبور میشدم یک مطلب مثلا از خلاقیت تصویری که میخوندم و یک مطلب مشترک مثلا توی یک کتاب دیگه هم خونده بودم یهو ذهنم میپرید که ااا اون مطلب چی بود توی اون کتاب ، بخاطر همین هر مطلبی که میخواستم بخونم خلاصشو توی دفتر خلاصه ها مینوشتم و اگر یک کتاب دیگه کامل تر توضیح داده بود اون مطلب هم خلاصه میکردم و مینوشتم و یک خلاصه کامل و مفید داشتم از تمام منابعی که داشتم و هفته آخر کنکور فقط دفتر خلاصمو خوندم . 

روش سوم : خوندن لایه به لایه بود هر روز از مثلا صفحه ۱ تا ۲۰ روز بعد ۲۰ تا ۵۰ و ... و هفته بعدش کتاب تموم شده بود و هفته بعدش مرور بود ، بعدش دو هفته بعد و مرور سوم ، سه هفته بعد کاملا توی ذهنم میموند با این مرور ها . 

سلام وقت خوش 

راه حل اول : روشی که خودم انجام میدم و باعث یادگیری بیشتر و فراموش نشدن مطالب میشود ، بعداز مطالعه مباحث موردنظر البته به صورت دقیق و عین مطالعه مطالب رو بصورت تست دیدن و توجه کردن باید خلاصه نویسی بصورت طرح کردن سوال انجام شود و بعداز اتمام کار باید حتما تست مربوط به مبحث مورد نظر زده شود حتی از نمونه سوالات آزمونهای سالهای گذشته زده شود . 

با سپاس

مکتب های ادبی رو دسته بندی کنیم . افراد مشهور اون مکتب رو در قسمت هر مکتب بنویسیم .

ادبیات جهان رو دسته بندی کنیم  مثلا ادبیات آلمان و .....   افراد مشهورو در قسمت هر اد ادبیات بنویسیم .  آثار ادبی و افراد مشهور مربوط به هر جا را در قسمت مربوط بنویسیم .

ادبیات ایران را هم مانند ادبیان جهان دسته بندی کنیم و آثار و افراد مشهور را بنویسیم . 

اسطوره هارو دسته بندی کنیم   اسطوره های یونان    ایران و ..... 

تمام اینهارو من چندین بار با خط خوب مینویسم و در اخر فلش کارت مینویسم 

راه حل اول: از اونجایی که این درس هنرمندان زیادی داره باید اول سبک هنری و مکاتب هنری رو مطالعه کنیم تا پیش زمینه مناسبی برای آثار هنرمندان و تحلیل آثارشان داشته باشیم. بعد از این کار باید بیشتر آثار هنرمندان رو ببینیم تا ویژگی هر کدوم از مکاتب هنری رو بیشتر درک کنیم و متوجه تفاوت هر کدوم با یکدیگر بشیم.

راه حل دوم: طرح سوال از هر مبحث به صورت نکته ای و با جزئیات باعث میشه ذهنمون درگیر مطالب بشه و با اینکار عمیق تر مطالب و متوجه بشیم

راه حل سوم: میتونیم هنرمندان رو از هم با توجه به موضوعاتی که بیشتر کار کردن از هم تفکیک کنیم مثلا: هنرمندان منظره نگار یا آثار تمثیلی و..... درواقع با دسته بندی کردن میتونیم یادگیری رو افزایش بدیم

سلام بنظر من چون تعداد نظریه پرداز ها و مکاتب در نقد هنر بالا هست بهتره اونایی که در یک جبهه هستن رو دسته بندی کنیم و مکاتب و منتقدین و دوره ها و نکات مهم رو رو روی نمودار درختی بیاریم و هنگام جمع بندی با نگاه کردن بهشون برای خودمون یک ارائه و توضیح کلی از چیزایی که خوندیم داشته باشیم اگر تسلط برای توضیح دادن داشته باشیم احتمال فراموشی بسیار پایین هست.

همچنین میتونیم ارائه خودمون رو ضبط کنیم و صدامون رو وقتایی که نمیشه مطالعه کرد مثل داخل خیابون بودن،گوش بدیم تا برامون تکرار بشه و زمان از دست نره.

سلام بهترین راه برای حفظ دقیق مطالب ساختار بندی مطالب هست بدین صورت که خواندن مانند ریختن کتاب های متعدد در حافظه که مثل یک کتابخانه است و اگر کسی بخواهد به آن ها رجوع کند دچار گیجی مبشود ولی اگر دسته بندی شده باشد و مجزا سازی شده باشد دیگر این مشکل وجود ندارد راهکار من برای این اتفاق که به خودم خیلی خیلی کمک کرده چند مورد هست یک اینکه هر دوره رو به صورت فلش کارت هایی در آورده یعنی یک صفحه‌ آچار را تقسیم بندی کنیم به چهار قسمت و بعد در قسمت جلو اسم دوره را بنویسیم در پشتش توضیحات آن را مثلا برای هنر بیزانس ابتدا مینویسیم بیزانس بعد پشتش توضیحات بیزانس را مینویسیم بعد در ورقه بعدی هم همینطور وقتی توضیحات تمام شد در ورقه جدید اسم هنرمندان آن دوره را مینویسیم و آثارشان را هم مینویسیم و بعد مشخصشان میکنم مثلا تعدادی از آثار نقاشی هستن و نقاش های دوره بیزانس را پشت سر هم می‌گذارم پیکر تراشان را هم پشت سر هم که از هم جدا باشند و اگر بتوانیم آثار آن ها را هم چاپ کنیم و در بین این فلش کارت ها بگذاریم عالی میشود که خود من این کار را کرده ام و هزینه آنچنانی نداشته چون کاغذ ها را کوچک هستند و بعد با مرور بسیار که زمان خیلی خیلی کم تری از خواندن کتاب میبرد  در ذهن ما تثبیت میشود که مثلا پنج شش هنرمند ابتدایی بیزانس نقاش ها بودند و بعدشان پیکر تراشان و حتی معماران و .... و اینگونه با چندین بار مرور به بدین صورت که هر شب درسی را که تبدیل به فلش کارت کرده ای را مرور میکنیم و بعد فردا صبح که بیدار می‌شویم مرور دیشب را میکنیم و آخر شب علاوه بر مرور دیشب امشب هم میکنیم و همینطور تا آخر هفته آخر هفته هم کل هفته را مرور میکنیم تا هفته بعد هفته بعد علاوه بر خود هفته هفته قبل هم مرور میکنیم تا آخر ماه که روز آخر ماه باید کل ماه را مرور کنیم و همینطور ادامه میدهیم این روش جهانی مرور هست که یکی از بهترین روش هاست با این روش حافظه به شدت قدرتمند می‌شود و کم تر فراموش میکند 

من خودم از این روش استفاده میکنم و فایده بسیار بسیار زیادی برام داشته 

امیدوارم برای شما هم پر فایده باشه ♥️

یکی از نکات این درس چون مطالب زیاد هست .خلاصه نویسی هست 

روش اول) به نظرم برای اینکه اسامی اشخاص و نظریه پرداز رو ملکه ذهنمون کنیم بهتره تصاویر اون افراد رو پیدا کنیم تا هر موضوع و مطلبی که مربوط به اون شخص میشه رو به راحتی بتونیم تو ذهنمون برچسب بزنیم.

با توجه به اینکه من عملی ضعیف هستم، شانس قبولی در دوره روزانه رو دارم؟؟؟